Nov 22 2002
این خاطرات محرمانه علمدار آقا
این خاطرات محرمانه علمدار آقا رو حتمآ بخونید وگرنه نصف عمرتان برفناست، نیم ساعت داشتم میخندیدم، از زور خنده اشک از چشمانم جاری شده بود که رئیس جان آمد داخل و گفت چه شده اشک میریزی، با خنده گفتم: بخاطر حقوق کم است!
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 5:51 pm در بخش: بدون دسته بندی